روانپزشک و متخصص اعصاب و روان

آدرس مطب ها

مطب 1: خیابان پاسداران، خیابان گل نبی، پلاک 49، طبقه چهارم، واحد 16

مطب 2: بلوار کشاورز، روبروی بیمارستان امام خمینی، پلاک ۳۷۰ طبقه اول واحد ۷

روزهای هفته

روزهای فرد

روزهای زوج

شماره تماس

021-22979460

021-66128259

اختلالات پرخاشگری در کودکان

اختلالات پرخاشگری در کودکان

دکتر مهدی کریمی

دکتر مهدی کریمی

اختلالات پرخاشگری در کودکان یکی از مسائل جدی و پربحث در جامعه ما است. پرخاشگری در کودکان به صورت فیزیکی، کلامی یا روانی مشاهده می‌شود و می‌تواند عواقب جبران ناپذیری برای زندگی کودکان و جامعه به همراه داشته باشد. این اختلالات در صورت عدم رسیدگی به آنها و نادیده گرفتن آنها می‌توانند در طول عمر کودک تأثیرات منفی عمده‌ای داشته باشند.

در این مقاله، به بررسی علل، عوامل و عواقب اختلالات پرخاشگری در کودکان می‌پردازیم. همچنین، راهکارها و روش‌هایی برای پیشگیری و مداخله در این اختلالات را بررسی خواهیم کرد. با دقت به این موضوع و ارائه راهکارهای مناسب، می‌توانیم بهبود رفتارهای کودکان را تسهیل کرده و زمینه را برای رشد سالم و سازنده آنها فراهم کنیم.

هیچ کس دوست ندارد احساس عصبانیت کند، اما همه ما هر از گاهی این احساسات را تجربه می کنیم. با توجه به اینکه بسیاری از بزرگسالان برای ابراز خشم به روش‌های سالم و سازنده مشکل دارند، جای تعجب نیست که احساسات عصبانیت اغلب در کودکان به طغیان تبدیل می‌شوند. اکثر والدین خود را متعجب می‌کنند که در برابر عصبانیت‌ها و رفتارهای خشمگین چه باید بکنند، و بیش از تعداد معدودی تعجب می‌کنند که آیا رفتار فرزندشان طبیعی است یا خیر.

چه زمانی عصبانیت، تحریک پذیری و پرخاشگری در کودک ناسالم است؟


برای یک کودک کوچکتر از 4 سال غیرعادی نیست که در هر هفته بیش از 10 کج خلقی داشته باشد که این می‌تواند شامل از گریه کردن، لگد زدن، پا زدن، ضربه زدن و هل دادن باشد که پنج تا ۱۰ دقیقه طول می‌کشد. بیشتر کودکان در مهدکودک از این رفتار بیشتر می‌شوند. برای کودکانی که کج خلقی‌شان با افزایش سن ادامه می‌یابد و تبدیل به چیزی می‌شود که از نظر رشد مناسب نیست، کمک حرفه‌ای ممکن است ضروری باشد. مسائل خشم و تحریک پذیری شایع ترین دلیل ارجاع کودکان برای درمان سلامت روان است.

اختلالات روانپزشکی کودکان

علت عصبانیت، تحریک پذیری و پرخاشگری در کودکان چیست؟


عوامل متعددی می‌تواند در مبارزه یک کودک خاص با خشم، تحریک پذیری و پرخاشگری (رفتاری که می تواند به خود یا دیگری آسیب برساند) کمک کند. یکی از محرک‌های رایج، ناامیدی است که کودک نمی‌تواند آنچه را که می‌خواهد به دست آورد یا از او خواسته می‌شود کاری را انجام دهد که ممکن است تمایلی به انجام آن نداشته باشد. برای کودکان، مسائل خشم اغلب با سایر شرایط سلامت روان همراه است، از جمله ADHD، اختلال اوتیسم، اختلال وسواس فکری اجباری، و سندرم تورت.

تصور می‌شود که ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی در خشم و اختلالات پرخاشگری در کودکان نقش دارند. محیط زیست نیز در این امر نقش دارد. تروما، ناکارآمدی خانواده و برخی از سبک‌های فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) نیز احتمال بروز خشم و یا پرخاشگری را در کودک افزایش می‌دهد که در زندگی روزمره او اختلال ایجاد می‌کند.

انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان

انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: فیزیکی و روانی. در هر دسته، شکل‌ها و نمونه‌های مختلفی از پرخاشگری کودکان وجود دارد.

پرخاشگری فیزیکی:

  • ضرب و شتم: شامل زدن، کوبیدن، پای زدن و هر نوع خشونت جسمانی در برابر کودکان است.
  • آزار جنسی: شامل هرگونه تجاوز جنسی، تحریک و آزار جنسی به کودکان است.

پرخاشگری روانی:

  • تهدید و تحقیر: شامل تهدید کردن، تحقیر کردن، تمسخر کردن و استفاده از کلمات ناسزا و توهین‌آمیز در برابر کودکان است.
  • بلایای عاطفی: شامل ایجاد ترس، احساس خواری، تحمیل عقاید منفی و ایجاد بحران‌های عاطفی در کودکان است.

بسیاری از موارد پرخاشگری کودکان می‌توانند همزمان در دو دسته فیزیکی و روانی قرار بگیرند. همچنین، باید توجه داشت که این فهرست تنها نمونه‌هایی از انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان است و ممکن است شکل‌ها و نمونه‌های دیگری نیز وجود داشته باشد.

برای متوسطه‌ها و دانشگاهی‌ها می‌توان به توسعه این سرفصل‌ها و توصیف جزئی‌تر انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان پرداخت و مثال‌ها و آمارهای بیشتری را درباره هر نوع ارائه داد. همچنین، می‌توان به راهکارها و روش‌های پیشگیری و مقابله با هر نوع پرخاشگری نیز پرداخت.

درمان اختلال سلوک

عواقب پرخاشگری در کودکان

  1. مشکلات روانی: کودکانی که به طور مداوم پرخاشگری می‌کنند گاهاً با مشکلات روانی مواجه می‌شوند. این مشکلات می‌توانند شامل انواع افسردگی، اضطراب، کمبود اعتماد به نفس و مشکلات رفتاری باشند.
  2. مشکلات اجتماعی: کودکانی که به طور مداوم پرخاشگری می‌کنند، معمولاً مشکلاتی در برقراری روابط میان فردی دارند. آن‌ها ممکن است دوستان کمی داشته باشند و در جامعه احساس عزلت کنند.
  3. مشکلات تحصیلی: پرخاشگری کودکان می‌تواند تأثیر منفی بر عملکرد تحصیلی آنان داشته باشد. آن‌ها ممکن است دچار مشکلات تمرکز و توجه شوند و نتوانند به خوبی درس بخوانند.
  4. افزایش خطر اعتیاد: برخی از کودکان پرخاشگر در آینده ممکن است به سمت مصرف مواد مخدر و الکل سوق پیدا کنند. پرخاشگری می‌تواند عاملی برای افزایش خطر اعتیاد در آینده باشد.
  5. تأثیر بر روابط خانوادگی: اختلالات پرخاشگری در کودکان می‌تواند باعث تضعیف روابط خانوادگی شود. خانواده‌هایی که با این مشکل مواجه هستند، ممکن است در جوانانی که پرخاشگر هستند، احساس ناتوانی و ناامیدی کنند.

به همین دلیل بسیار مهم است که در صورت مشاهده پرخاشگری در کودکان، ما به آن‌ها کمک کنیم و از راهنمایی و مشاوره حرفه‌ای استفاده کنیم. همچنین، آموزش مهارت‌های اجتماعی و افزایش آگاهی در خانواده‌ها و مدارس می‌تواند به کاهش پرخاشگری در کودکان کمک کند.

خشم، تحریک پذیری و پرخاشگری در کودکان چگونه تشخیص داده می‌شود؟


کودکان خردسال ممکن است توسط والدین خود برای ارزیابی روانشناختی یا روانپزشکی تحت نظر گرفته شوند یا توسط متخصص اطفال، روانشناس، معلم یا مدیر مدرسه معرفی شوند.

هنگام ارزیابی وسعت و عمق خشم یا پرخاشگری کودک، یک ارائه دهنده به رفتارها در زمینه زندگی کودک نگاه میکند که شامل دریافت نظرات از والدین و معلمان، بررسی سوابق تحصیلی، پزشکی و رفتاری و انجام مصاحبه انفرادی با کودک و والدین است.

ابزارهای اندازه‌گیری مبتنی بر تحقیق، مانند پاسخ‌هایی که والدین و کودک به سؤالات خاص می‌دهند، برای تعیین اینکه آیا کودک معیارهای تشخیصی اختلال رفتاری را برآورده می‌کند یا خیر، استفاده می‌شود. در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V)، که «کتاب مرجع» برای تشخیص‌های روانی در نظر گرفته می‌شود، تشخیص‌های بالقوه برای کودک مبتلا به عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری عبارتند از:

  • اختلال نافرمانی مخالف (ODD)، الگوی خلق و خوی عصبانی و تحریک‌آمیز، رفتار مجادله‌آمیز، نافرمانی و یا کینه توزی که شش ماه یا بیشتر طول می‌کشد.
  • اختلال سلوک (CD)، یک الگوی رفتاری مداوم که حقوق دیگران را نقض می‌کند، مانند قلدری و دزدی، و یا هنجارهای مناسب سن، مانند فرار از مدرسه یا فرار از خانه.
  • اختلال اختلال تنظیم خلقی مخرب (DMDD)، که با طغیان های مکرر عصبانیت و خلق و خوی تحریک پذیر یا افسرده در بیشتر مواقع مشخص می‌شود.


گاهی اوقات پزشکان ممکن است از اصطلاحاتی استفاده کنند که بخشی از کتاب روانپزشکی DSM نیستند اما در تحقیقات، آموزش یا حمایت از آنها استفاده شده است. به عنوان مثال، “اختلال شدید خلق و خو” اصطلاحی است که به ترکیبی از خلق و خوی تحریک پذیر و طغیان خشم و رفتار پرخاشگرانه در کودکان مبتلا به اختلالات خلقی و ADHD اشاره دارد. در زمینه سندرم تورت، اصطلاح «حملات خشم» برای توصیف طغیان‌های خشم که اغلب نامتناسب با تحریک و خارج از شخصیت کودک است، استفاده شده است.

درمان پرخاشگری در کودکان
کودک

خشم، تحریک پذیری و اختلالات پرخاشگری در کودکان چگونه درمان می‌شود؟


مداخله رفتاری اولین خط درمان خشم و پرخاشگری دوران کودکی است. اگرچه درمان‌های زیادی وجود دارد که می‌تواند مفید باشد، مرکز مطالعات کودک بر دو رویکرد اصلی تأکید دارد که بر تغییر پویایی بین فردی که منجر به طغیان‌های خشم می‌شود و ناشی از آن می‌شود، تمرکز دارد. اینها درمان های مکملی هستند که مشکلات رفتاری کودک را از جهات مختلف بررسی می کنند.

درمان شناختی رفتاری (CBT): یک رویکرد سه وجهی است که به کودک کمک می‌کند تا راهبردهای جدید و مؤثرتری برای تنظیم احساسات، افکار و رفتارهای خشمگین به دست آورد.


تنظیم هیجان، که به کودک اجازه می‌دهد تا شناسایی محرک های خشم و راهبردهای پیشگیرانه را بیاموزد.
یادگیری روش های جایگزین برای بیان و رفع ناامیدی به کودک و والدین کمک می‌کند تا پیامدهای بالقوه هر انتخاب را بسنجید و تعارض را به حداقل برساند.

توسعه راهبردهای ارتباطی جدید، از طریق ایفای نقش برای تمرین، به پیشگیری و حل و فصل موقعیت های تحریک کننده خشم کمک می‌کند.

تکنیک‌های مدیریت والدین به والدین کمک می‌کند تا با آموزش روش‌های جایگزین برای مقابله با رفتار نادرست، طغیان‌ها را محدود کنند. تمرکز بر استفاده از تقویت مثبت برای کارهایی که کودک درست انجام می دهد، به جای تنبیه برای تخلفات است. تکنیک‌های مدیریت والدین بر تعامل مثبت در خانواده ها به عنوان پاداش تاکید می کند. ما باید به خانواده ها کمک کنیم از گذراندن وقت با هم لذت ببرند. که این امر بزرگترین انگیزه کودک برای کاهش طغیان‌های خشم است.


برخی از کودکان نیز برای کمک به مدیریت سایر شرایط سلامت روانی (مانند بیش فعالی کودکان ADHD، اضطراب یا افسردگی) دارو مصرف می‌کنند. اما درمان شناختی رفتاری و تکنیک‌های مدیریت والدین (که دارای 65 درصد موفقیت در کاهش دفعات و شدت طغیان‌ها هستند) درمان‌های اولیه هستند.

اگر کودک پاسخی ندهد، ممکن است روش‌های دیگری نیز امتحان شوند و ممکن است برخی از کودکان به خدمات سرپایی فشرده‌تر یا حتی درمان بستری نیاز داشته باشند.

برای دریافت نوبت جهت مشاوره و درمان با ما در تماس باشید.

اشتراک بگذارید...